کلمه کفر به معنی پوشاندن است و در معنای انکار و نادیده گرفتن و ناسپاسی هم به کار رفته است .
ایمان به معنی باور و مقصد و هدف نهائی و مقصود تلقی و به کار رفته است .در آیات شریفه هم ایمان به الله به کار رفته است و
هم ایمان به باطل .در مورد کفر هم کفر به الله به کا رفته و هم کفر به طاغوت .
می توان گفت که کفر و ایمان دو روی یک سکه اند و هر کس مومن به الله باشد به هر اندازه که ایمانش افزوده شود ، کفرش به
طاغوت =غیر الله ،افزوده میشود .و عکس همین مطلب در مورد کافر صادق است و کافر خالص کسی است که الله را کاملا انکار می کند و به هر اندازه که مومن شود از کفرش به الله کاسته میشود .
اولین درجه ایمان که هر مومن باید داشته باشد باور قلبی به الله و قیامت و رسولان الهی و تسلیم فرمان الله و رسول شدن است .
شهادتین را گفتن ابتدای راه است و بدون ایمان قلبی فقط در دنیا و زندگی اجتماعی ملاک عمل مردم مسلمان است .
النحل : 96 ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ .
هر کس بر اساس فطرت انسانى اش میل به ابدیت دارد و مى خواهد که باقى و ماندگار شود .
دقت در آثار باستانى و بقایاى مانده از تمدنهاى قدیم نشان دهنده این تفکر است و بشر در تمامى ادوار ؛ با این موضوع به نحو خاص خود برخور داشته است گاهى به طرز صحیح و گاهى به گونه اى خرافى و غلط و هیچ گاه نبوده که این تفکر خاموش شود
در قرآن کریم براى ئاسخ به این میل و خواسته برحق و فطرى انسان ر هنود د داشته و هدایت به این موضوع نموده است .
در آیه شریفه صدر مطلب میفرماید : (اى انسانها )آنچه در نزد شما است فانى و ناپایدار است و آنچه نزد الله است باقى و ابدى است .
نتیجه :
هر چیزى را که بخواهیم ابدى شود باید به ابدى واقعى ( عند الله ) وصل نمود و به دلیل وابستگى به ابدیت ؛ آن چیز هم ابدى میشود .
اگر کسى مى خواهد ماندگار شود و هم در دنیا و هم در آخرت در نعمت و خوشبختى مطلق و الهى به سر برد ؛ باید به او متصل شود .
عمل و مال و جان و عمر و امکانات این جهانى که همه موقت و دنیوى و فانى هستند با متصل شدن به الله و با عند اللهى شدن ابدى و جاودان میشود .
وتنها راه هم همین راه است که اسلام در قرآن کریم و سیره نبى مکرم اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام معرفى کرده است که همان سیر بر صراط مستقیم است.